ابوذر بیوکافی

افتاده‌ای روی زمین و سرنداری

875
4
افتاده‌ای روی زمین و سر نداری
یک جای سالم در همه پیکر نداری

آه حسین...

برای کشتنش وضو می‌گیرن
برای ذبحش بسم الله می‌گن

برای هر ضربه که می‌زنن چرا
به هم تقبل الله می‌گن

آه حسین...

مُلِعَ بتونُکُم مِنَ الحرام
پا گذاشتید روی سینه‌ی امام

آه حسین...

عجیب نیست که در سینه غصه مهمان است
شب فراق شده حرف، حرف حجران است

به چشم هم زدنی این دو ماه هم رفت‌و
بهار گریه هم امشب رو به پایان است

به دوری تو بگو چه کار کنم
درد و غم فراوان است

مرا حلال کن آقا که باز زنده‌امو
هنوز در تن من بین روضه‌ها جا هست

عجب تیری به حلقومش نشسته
که راه رفتن به خیمه را هم بسته

**

مرغ بی‌بال و پرم یا سیدی
من گدای این درم یا سیدی

تو که آهو رو ضمانت می‌کنی
کی فراموش این غلامت می‌کنی

قربون کبوترای حرمت امام رضا
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا

تو که آخر گره رو وا می‌کنی امام رضا
پس چرا امروز و فردا می‌کنی امام رضا

غرق دریا در دریای عصیانم رضا


**

اشک بر زهرا حیاتم می‌دهد
از غم دوزخ نجاتم می‌دهد

**

چادرت را بتکان
روزی ما را بفرست

می زند مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی‌زند

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش