مسعود پیرایش

احیای خشکسالی چشم است

719
6
احیای خشکسالی چشم است با حسین
صد مرده زنده می‌شود از ذکر یا حسین
دارد برای تو کفنم می‌کند پدر
پیراهن سیاه به تنم می‌کند پدر

بالاتر از تمام نسب ها است جد من
حمال روضه های تو بوده است جد من

خیلی به قدر حج خدا کسب می‌کنیم
وقتی کتیبه‌های تو را نصب می‌کنیم

دست از شراب ناب بهشتی کشیده است
از ان کسی که چای تازه دمت را چشیده است

برگشته‌ایم چشم به حرف تو داشتیم
حریم و چکمه بر سر شانه گذاشتیم

خاکم ولی به زر بدلم کن حسین
مثل حبیب خود بغلم کن حسین

دستی به روی گونه‌ی سینه‌زنت بکش
اشک مرا بگیر و به زخم تنت بکش

ما با غمتو فارغ از این غم می‌شویم
در اتش عذای تو اسپند می‌شویم

امروز اگر که در دل هیئت نشسته‌ایم
مدیون لطف مادر پهلو شکسته‌ایم

ما پای دیک نظر تو برکت گرفته‌ایم
از پادویی مجلست عزت گرفته‌ایم

در اوج درد نام تو اعجاز می‌کند
دست سه ساله‌ی تو گره باز می‌کند

این اربعین حواله‌ی پای مرا بده
جان رقیه یه سفر کربلا بده

تا با لب ترک ترک پر پرت شوم
قربان تشنگی علی اصغرت شوم

پایین پایت ناله‌ی جان کاه می‌کشم
به یاد علی اکبر تو آه می‌کشم

در علقمه دلم به چه دردی دچار شد
با ابروی اهل حرم شرمسار شد

اخر پناه عالمیان مانده بی‌پناه
دارد صدای شمر میاید از قتلگاه

زخم تنت روی ریگ بیابان
اشک دل سوز آه یتیمان

خدایا از این غم چه چاره کنم

حسین جان آبروی دو عالم
نگین سلیمان به حلقه‌ی خاتم

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش