آن روز که عرش بود خلوت

آن روز که عرش بود خلوت

[ حاج جواد حیدری ]
ای جان جهان جهان جان ادرکنی 
قیوم زمین و آسمان ادرکنی 

احیا گر صد دم مسیحا الغوث 
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی 

یا صاحب الزمان...

آن روز که عرش بود خلوت 
تحت نظر تو بود خلقت 

قبل از همه بوده ای و هستی در عالم نور پیشکسوت 
جبرییل برای بردن وحی اول ز تو می‌گرفت رخصت 

افتاده به پات هر پیمبر 
ای سرّ حقیقی نبوت 

هر حرف که می‌زنی تو قرآن 
هر کار که می‌کنی تو سنت 

یک جلوه ز جلوه ی تو توحید  
یک شأن ز شأن تو ولایت 

ارث پدری توست دنیا 
ملک پدری توست جنت

شاگرد تو بوده و عجب نیست 
گر فزه کند به ما امامت

هستی تو امام بر ائمه
هستی به حجٌ یگانه حجت 

هر وقت که از تو حرف می‌زد موسای کلیم داشت لکنت 
به خانه ی تو سلام میداد احمد سر صبح احمد

رحمت به تمام شیعیانت بر منکر روضه‌ات لعنت
دست کرمت امید شیعه ای چادر تو پناه امت 

ما بچه ی بی وفا و جاهل 
تو مادر خوب و با محبت

کوری حسود های یثرب 
ای فاطمه جان سرت سلامت

ای حوریه جای تو بهشت است
خورده به زمین چه بوده رای

شرمنده که اهل دنیا دادن به تو هزار زحمت 
در کوچه تو را زدن و بعداً کردن ز گریه ات شکایت

ز بس گشت به جسمم جراحتی تازه 
ز لاله ساختم باغ جنتی تازه 

به دست لاغر من لقمه نیز سنگین است 
کشیدم از علی امشب خجالتی تازه 

زنی به نیت خنده عیادتم آمد 
خدا کند که نباشد عیادتی تازه

مگر که گریه ی یک زن چه اذیتی دارد 
رسیده بازم به حیدر شکایتی تازه 

نفس کشیدن پهلو شکسته آسان نیست 
مصیبتی است و پشتش مصیبتی تازه

دو ماه پیش چنان سیلی بدی خوردم 
که هست بر رحم انگار ضربتی تازه

بیا آنجا همه ی نو بهر قامتی تازه 
سه چهار مرتبه مردم ولی به عشق علی

 خدا به فاطمه اش داد فرصتی تازه 



غرور چادر او شد شهید در کوچه 
وقار پوشیه اش لطمه دید در کوچه 

رواق آینه ی کودکی ترک برداشت 
شده است موی سر او سپید در کوچه

حسن ، که حامل عرش خداست در ملکوت 
به شانه کشید عرش خدا را در کوچه

هیچ میدانی که آن کوچه کجاست 
در مدینه پشت قبر مصطفی است

دادگاه عدل اگر بر پا شود 
فاطمه شاکی و شاهد مجتبی است 

نخل توبی را در آن کوچه زدن 
دخت طاها را در آن کوچه زدن 

بچه های فاطمه شیون کنید 
مادر مارا در آن کوچه زدن

یا اُما یا اُما یا اُما ...

صلی الله علیک یا مظلوم یا زهرا 

همان روزی که زهرا را به خون خویش آغشته آن 
تمام اهل بیت را ز مصطفی را کشتن

نظرات