آمد به میدان از حرم شاگرد ممتاز حسن

آمد به میدان از حرم شاگرد ممتاز حسن
(جانم حسن)۴
شیرین تر از جان حسین سرو سرافراز حسن
(جانم حسن)۴

شهزاده‌ی شاه جمل
معنای اهلا من عسل
قولش بود ضرب المثل
تیغش بود ضرب العجل

در دل معرکه بی معطلی
می‌جنگد می‌گوید با صوت جلیی
انی انا القاسم سبط مصطفی
انی انا القاسم من نسل علی

(جانم قاسم، جان قاسم)۲

با دیدن رزمش دوباره زنده شد نام حسن
(جانم حسن)۴
از میمنه تا میسره در دست سم سام حسن
(جانم حسن)۴

جا دارد اینجا جبرائیل بار دیگر بالشکری
در شان قاسم آورد یک لافتی دیگری

دلبری را در این دلها ببین
هیبت شَه را در شَهزاده ببین
با یک ضربهٔ شیرِ شاه جمل
ازرق به التماس افتاده ببین

جان قاسم، جانم قاسم(۲)

جان میدهد در راه جانان حرم جان حسن
(جانم حسن)۴
قربانی شاهی شود که بوده قربان حسن
(جانم حسن)۴

مانند زهرا آمده تا که بگوید حق علی
با حق علی بر حق علی، فرماندهٔ مطلق علی

رو به نجف شده با یاد علی
جای اشهد می‌خواند ناد علی
بر خاک کربلا با خونش نوشت
حق با علی هستُ اولاد علی

(جانم قاسم، جانم قاسم)۲