آمده برگه دعوتی از عرش
632
6
- ذاکر: سیدمهدی حسینی
- سبک: شعر اول
- موضوع: مناجات با خدا
- مناسبت: شب دوم ماه رمضان
- سال: 1402
آمده برگه دعوتی از عرش
اَیُّهَاالنّاس دعوتید همه
وقت درهم خریدن آمده است
غرق دریای رحمتید همه
سَر شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
من آلوده هم طَمَع کردم
دائمُ الفَضل سفره وا کرده
باز کرده دو دست رحمت خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طعم آغوش مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربانتر زِ مادر است خدا
ما که هستیم عبد فرّاریم
با تمام گناهکاری مان
در جگر حُبّ مرتضی داریم
سینهام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلب من با غم امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد
شب جمعه شب زیارتی است
میزنم ناله با دلی بیتاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلامُ علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا میکنند تا مادر
دم گودال قتلگاه آید
میزند ناله: ای حسین عزیز
گیسوانت کجاست تا شانه زنم؟
یاد هر ضربهای که خوردی تو
درد میگیرد ای حسین تنم
نیزهها در قیام و سجدهی شام
اَشهَد حنجر تو را خواندند
عدهای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
سَر اینکه سَرِ تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هر چه فریاد زد نزن نامرد
عمر سعد گفت: که شمر بزن
اَیُّهَاالنّاس دعوتید همه
وقت درهم خریدن آمده است
غرق دریای رحمتید همه
سَر شب تا سحر منادی حق
هر گنهکار را صدا کرده
من آلوده هم طَمَع کردم
دائمُ الفَضل سفره وا کرده
باز کرده دو دست رحمت خویش
تا که شاید من و تو برگردیم
طعم آغوش مهربانش را
سحر جمعه تجربه کردیم
مهربانتر زِ مادر است خدا
ما که هستیم عبد فرّاریم
با تمام گناهکاری مان
در جگر حُبّ مرتضی داریم
سینهام مثل حضرت زهرا
میدهد چون بهشت بوی نجف
وقت جان دادنم بچرخانید
جای قبله مرا به سوی نجف
قلب من با غم امام حسین
مثل تربت طهارتی دارد
بهتر از گریه بر امام حسین
چشم من چه عبادتی دارد
شب جمعه شب زیارتی است
میزنم ناله با دلی بیتاب
دست بر سینه رو به کرببلا
السلامُ علیک یا ارباب
تا سحر از کنار تربت تو
شب جمعه صدای آه آید
کوچه وا میکنند تا مادر
دم گودال قتلگاه آید
میزند ناله: ای حسین عزیز
گیسوانت کجاست تا شانه زنم؟
یاد هر ضربهای که خوردی تو
درد میگیرد ای حسین تنم
نیزهها در قیام و سجدهی شام
اَشهَد حنجر تو را خواندند
عدهای آمدند در گودال
صورتت رو به خیمه چرخاندند
سَر اینکه سَرِ تو را نبُرند
رو زده خواهر تو بر دشمن
هر چه فریاد زد نزن نامرد
عمر سعد گفت: که شمر بزن
نظرات
نظری وجود ندارد !