شما وقتی تلاوت میکنید، چه کار میخواهید بکنید؟ قرآن را میخواهید نشان بدهید یا خودتان را میخواهید نشان بدهید؟ این مهم است. خب ماها که ضعیفیم؛ اینکه بکلّی خودمان را کنار بزنیم، حذف کنیم، عقب بزنیم، از امثال بنده، آدمهای ضعیف که برنمیآید؛ امّا حدّاقل توجّه داشته باشیم که هدف اصلی، مطرح کردن قرآن است؛ حالا «خود» هم کنارش مطرح شد، شد. قرآن باید مطرح بشود؛ این در نوع تلاوت شما خیلی فرق ایجاد میکند. یک جاهایی آدم میبیند که این قاریهای معروف بزرگی که هستند، این نکته بعضاً در کارشان مشاهده نمیشود. خب، فرض کنید تکرار [آیات] یک جاهایی، در یک آیاتی خوب است، یک جاهایی لازم است؛ امّا چقدر تکرار؟ تلاوتی را من گوش میکنم، یک آیهای که هیچ لزومی هم ندارد تکرار بشود، قاری این آیه را ده بار تکرار میکند! معنای این چیست؟ معنایش این است که این قاری موسیقیدان خوبی است، صدای خوشی هم دارد، میخواهد این را با شکلهای مختلف بخواند. [مثلاً] «اِذ قالَ یوسُفُ لِاَبیه»؛ خب «اِذ قالَ یوسُفُ لِاَبیه» که تکرار ندارد؛ حالا بفرض، دو مرتبه [تکرار شود، امّا] این را ده مرتبه تکرار کردن [دلیلی ندارد]. اینکه میگویم ده مرتبه، حالا شاید مثلاً نُه مرتبه [بوده]! من شمردم، همینطور تکرار، تکرار، تکرار! این، آن چیزی نیست که انسان از قاری توقّع دارد؛ این را نباید ما فراموش کنیم.