پیغمبر, وارد مدینه شد تا این نظام را سرِ پا و کامل کند و آن را برای ابد در تاریخ، به عنوان نمونه بگذارد تا هر کسی در هر جای تاریخ - از بعد از زمان خودش تا قیامت - توانست، مثل آن را به وجود آورد و در دلها شوق ایجاد کند تا انسانها به سوی چنان جامعهای بروند. البته ایجاد چنین نظامی، به پایههای اعتقادی و انسانی احتیاج دارد. اوّل باید عقاید و اندیشههای صحیحی وجود داشته باشد تا این نظام بر پایه آن افکار بنا شود. پیغمبر, این اندیشهها و افکار را در قالب کلمه توحید و عزّت انسان و بقیه معارف اسلامی در دوران سیزده سال مکه تبیین کرده بود؛ بعد هم در مدینه و در تمام آنات و لحظات تا دم مرگ، دائماً این افکار و این معارف بلند را - که پایههای این نظامند - به این و آن تفهیم کرد و تعلیم داد.