ورود

مصطفی روحانی

  • 22 نوا
  • 213K شنیده شده
  • 30 دنبال کننده

جدیدترین نواها

من که جز با تو هوای سفرم هیچ نبودمن که جز با تو هوای سفرم هیچ نبود
گره‌ای در میان ابرو داشتگره‌ای در میان ابرو داشت
ای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داریای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داری
نگاه آسمون به ماه رو زمینهنگاه آسمون به ماه رو زمینه
ای چمن عارض تو دلگشاای چمن عارض تو دلگشا
هر زبانی که نگوید مدح تو خاموش بِههر زبانی که نگوید مدح تو خاموش بِه
قدم بزن ترانه خونقدم بزن ترانه خون
کار من نیست که بنشینم و اِملات کنمکار من نیست که بنشینم و اِملات کنم
گل از گل به نسیمی وا شدگل از گل به نسیمی وا شد
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتیاز سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
اشکی روان دارماشکی روان دارم
با غمِ هجرِ جگر سوز مدارا بد نیستبا غمِ هجرِ جگر سوز مدارا بد نیست
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکنتو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
شبِ آخر بگذار اين پَر ِمن باز شودشبِ آخر بگذار اين پَر ِمن باز شود
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیستچون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست

محبوب ترین نواها

قدم بزن ترانه خونقدم بزن ترانه خون
کار من نیست که بنشینم و اِملات کنمکار من نیست که بنشینم و اِملات کنم
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتیاز سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
نگاه آسمون به ماه رو زمینهنگاه آسمون به ماه رو زمینه
ای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داریای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داری
گل از گل به نسیمی وا شدگل از گل به نسیمی وا شد
ای چمن عارض تو دلگشاای چمن عارض تو دلگشا
نامه‌ای را که نوشتم جگرم را سوزاندنامه‌ای را که نوشتم جگرم را سوزاند
با غمِ هجرِ جگر سوز مدارا بد نیستبا غمِ هجرِ جگر سوز مدارا بد نیست
ما هرچه داریم از شما داریم مادرما هرچه داریم از شما داریم مادر
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکنتو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
زره اندازه نشد پس کَفنش را دادندزره اندازه نشد پس کَفنش را دادند
اشکی روان دارماشکی روان دارم
گره‌ای در میان ابرو داشتگره‌ای در میان ابرو داشت
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیستچون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست

پربازدیدترین نواها

ای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داریای که در زهد و ورع رتبه‌ی والا داری
نگاه آسمون به ماه رو زمینهنگاه آسمون به ماه رو زمینه
هر زبانی که نگوید مدح تو خاموش بِههر زبانی که نگوید مدح تو خاموش بِه
ای چمن عارض تو دلگشاای چمن عارض تو دلگشا
قدم بزن ترانه خونقدم بزن ترانه خون
کار من نیست که بنشینم و اِملات کنمکار من نیست که بنشینم و اِملات کنم
من که جز با تو هوای سفرم هیچ نبودمن که جز با تو هوای سفرم هیچ نبود
وقت آن است بگیری قمرش گردانیوقت آن است بگیری قمرش گردانی
از سوزِ تب توانی به پیکر نداشتیاز سوزِ تب توانی به پیکر نداشتی
اشکی روان دارماشکی روان دارم
گل از گل به نسیمی وا شدگل از گل به نسیمی وا شد
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکنتو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
نامه‌ای را که نوشتم جگرم را سوزاندنامه‌ای را که نوشتم جگرم را سوزاند
گره‌ای در میان ابرو داشتگره‌ای در میان ابرو داشت
چون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیستچون تو ای لاله در این دشت گلی پرپر نیست