ورود

سید محمود علوی

  • 24 نوا
  • 74.1K شنیده شده
  • 400+ دنبال کننده

جدیدترین نواها

نیستی تا پس این اشک مرا پاک کنینیستی تا پس این اشک مرا پاک کنی
یاران رهِ عشق، منزل نداردیاران رهِ عشق، منزل ندارد
هنگام شهادت است آواز حیاتهنگام شهادت است آواز حیات
ای که نامت جان به عیسی می‌دهدای که نامت جان به عیسی می‌دهد
بی تو پاییز با تو بهارمبی تو پاییز با تو بهارم
ندیدم به عالمین میهمانی خداندیدم به عالمین میهمانی خدا
بنا نبود که آفت به باغ ما بزندبنا نبود که آفت به باغ ما بزند
من که از مادر خود تا به ابد ممنونممن که از مادر خود تا به ابد ممنونم
لبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌هالبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌ها
من علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرامن علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرا
سر و جانم باد، فدای حیدرسر و جانم باد، فدای حیدر
بگذار تا بگریم چون ابر در بهارانبگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
درهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاستدرهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاست
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن استاگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
آفتاب شرفم مظهر توحیدم منآفتاب شرفم مظهر توحیدم من

محبوب ترین نواها

بگذار تا بگریم چون ابر در بهارانبگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
من علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرامن علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرا
لبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌هالبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌ها
برای کشتنش وضو میگیریدبرای کشتنش وضو میگیرید
بنا نبود که آفت به باغ ما بزندبنا نبود که آفت به باغ ما بزند
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن استاگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
حسین مولاحسین مولا
آفتاب شرفم مظهر توحیدم منآفتاب شرفم مظهر توحیدم من
پیوسته لبریز از آه سردمپیوسته لبریز از آه سردم
سر و جانم باد، فدای حیدرسر و جانم باد، فدای حیدر
غیر از تو هر چی دلدادگی بودغیر از تو هر چی دلدادگی بود
درهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاستدرهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاست
امام مسلکش از مردم زمانه جداستامام مسلکش از مردم زمانه جداست
من که از مادر خود تا به ابد ممنونممن که از مادر خود تا به ابد ممنونم
نیستی تا پس این اشک مرا پاک کنینیستی تا پس این اشک مرا پاک کنی

پربازدیدترین نواها

بنا نبود که آفت به باغ ما بزندبنا نبود که آفت به باغ ما بزند
بگذار تا بگریم چون ابر در بهارانبگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
بی تو پاییز با تو بهارمبی تو پاییز با تو بهارم
درهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاستدرهجوم بی عاری فاطمه به پا برخاست
من علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرامن علی‌ام که خدا قبله نما ساخت مرا
لبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌هالبخند می‌زند تا که بخندند بچه‌ها
آفتاب شرفم مظهر توحیدم منآفتاب شرفم مظهر توحیدم من
حسین مولاحسین مولا
پیوسته لبریز از آه سردمپیوسته لبریز از آه سردم
من که از مادر خود تا به ابد ممنونممن که از مادر خود تا به ابد ممنونم
برای کشتنش وضو میگیریدبرای کشتنش وضو میگیرید
نیستی تا پس این اشک مرا پاک کنینیستی تا پس این اشک مرا پاک کنی
امام مسلکش از مردم زمانه جداستامام مسلکش از مردم زمانه جداست
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن استاگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
غیر از تو هر چی دلدادگی بودغیر از تو هر چی دلدادگی بود