ورود

حاج محمد سهرابی

  • 41 نوا
  • 1.5M شنیده شده
  • 700+ دنبال کننده

جدیدترین نواها

ای گدایان بر سرایت داده لمای گدایان بر سرایت داده لم
ای نفس اول ای به سوی الله پدر علیای نفس اول ای به سوی الله پدر علی
تو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویتتو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویت
تدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزمتدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزم
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
چیست این پیروهن مردانهچیست این پیروهن مردانه
پر رنگ تر بود ز من اینجا خیال همپر رنگ تر بود ز من اینجا خیال هم
به درباری که جبرائیل اندازد کلاه آن‌جابه درباری که جبرائیل اندازد کلاه آن‌جا
چیست این پیرهن مردانهچیست این پیرهن مردانه
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
ای فدای تو جنّ و روح و بَشرای فدای تو جنّ و روح و بَشر
زِهی کوی کسی کَز خون بُوَد آب خیابانشزِهی کوی کسی کَز خون بُوَد آب خیابانش
وا مانده کام خشکت از قحط آب نیمیوا مانده کام خشکت از قحط آب نیمی
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیلپیغام کربلا به نجف برد جبرئیل

محبوب ترین نواها

یا مخصوص به ذوالفقاریا مخصوص به ذوالفقار
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه رابر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
دویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم رادویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم را
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
تو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویتتو ای بهشت نسیمی ز طرف گیسویت
ای حیدرِ شهسوار وقت مدد استای حیدرِ شهسوار وقت مدد است
بدین یاسی که امشب دادم از کف دامن او رابدین یاسی که امشب دادم از کف دامن او را
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
ای فدای تو جنّ و روح و بَشرای فدای تو جنّ و روح و بَشر
شمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ایشمسی و روی زمین با روی ماه افتاده ای
پس از حسین که از او خوبتر تراب ندیدهپس از حسین که از او خوبتر تراب ندیده
ای نفس اول ای به سوی الله پدر علیای نفس اول ای به سوی الله پدر علی
مارو رها نکنمارو رها نکن
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
ای حیدر شهسوار، وقت مددستای حیدر شهسوار، وقت مددست

پربازدیدترین نواها

ای نفس اول ای به سوی الله پدر علیای نفس اول ای به سوی الله پدر علی
یا مخصوص به ذوالفقاریا مخصوص به ذوالفقار
ای گدایان بر سرایت داده لمای گدایان بر سرایت داده لم
ای حیدرِ شهسوار وقت مدد استای حیدرِ شهسوار وقت مدد است
به جمعیت کفایت کرد امیر المومنین ما رابه جمعیت کفایت کرد امیر المومنین ما را
ای حیدر شهسوار وقت مدد استای حیدر شهسوار وقت مدد است
دویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم رادویدم پشت تو دادم ز کف جاه و جلالم را
بر دوش خود بریز دو زلف سیاه رابر دوش خود بریز دو زلف سیاه را
کِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو راکِی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
گر شود کافه‌ی مردم به حساب آلودهگر شود کافه‌ی مردم به حساب آلوده
ای فدای تو جنّ و روح و بَشرای فدای تو جنّ و روح و بَشر
تدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزمتدبیر تو در سینه‌ی من بود عزیزم
اهل مدینه فاطمه ام را نظر زدنداهل مدینه فاطمه ام را نظر زدند
به درباری که جبرائیل اندازد کلاه آن‌جابه درباری که جبرائیل اندازد کلاه آن‌جا
پر رنگ تر بود ز من اینجا خیال همپر رنگ تر بود ز من اینجا خیال هم