کوفه میا که از وفا ، یه عمره بی‌نصیبه

[ علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ]
کوفه میا که از وفا ، یه عمره بی‌نصیبه
کوچه به کوچه بی کسی،مسلم تو غریبه
هر کی برای ریختن ِ ، خون ِ تو ناشکیبه

درشهر کوفه............مردم چه پستند
نامه نوشته اند ولی،پیمان شکستند

به روی بام ِ...........................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون می‌باره

میا حسین جان........به شهرکوفه

اینجا همه فکر سر ِ، قاسم و اکبر تو
حرمله باسه شعبه ها،کمین ِ اصغرتو
درد اسارت می کنه بیچاره خواهرتو

میا که اینجا..........چه ظالمونه
جواب ناله رو میدن، با تازیونه

به روی بام ِ...........................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون میباره

میا حسین جان.........به شهرکوفه

دارم می میرم و به دل، غم عزیز 
زهراست
این همه کوفی پلید ،ولی حسین چه تنهاست
چند روز دیگه بدنش ،به زیر سمّ 
اسباست

بدن پاره ش ..........کفن نداره
 چرا دیگه سری روی ،بدن نداره

به روی بام ِ...........................دارالاماره
ببین چشام برات حسین،چه خون میباره

میا حسین جان........به شهرکوفه

سبک شماره 1 محرم 
دهتایی اول

منبع:کانال نوح مجمع الذاکرین

نظرات