کرببلا غوغا غوغا غوغا

کرببلا غوغا غوغا غوغا غوغا غوغا
صدای زهرا زهرا زهرا زهرا زهرا

(مادر مادر مادر)۳

بُنَیَّ بُنَیَّ...

حسین وای...

حسین...

غروب جمعه بعد عاشورا دلگیر شد
دنیا دلگیر شد، دنیا دلگیر شد

(همین‌که شمر سَر و برید زهرا دلگیر شد)۲
دنیا دلگیر شد، دنیا دلگیر شد

می‌گند یکی براش یه کاسه آب آورده
ای مادر مُرده

خودت بگو کی پیرهن کهنتو درآورده
ای مادر مُرده

(کج می‌بریدن )۲
حلقومتو رج به رج می‌بریدن

کوتاه نیومد
(گفتم باهات راه میاد راه نیومد)۲

برگشتی از هرچی
دق دادی ام المصائب و
رفتی سوی دیر راهب و واویلا

حنجر رو رمل صحرا زدی 
تشنه به راه دریا زدی
پیش زینب دست و پا زدی، واویلا

(حجکُم مقبول، سعیکُم مشکور)۲
می‌زدند با سنگ به سَرت از دور

وقت احرامه خاک این صحرا

(همه منتظرند مادرش برسه)۲
کاش صدای برادر به خواهرش برسه

دست قاتل اگه به سرش برسه
(آخ خدا به داد موی دخترش برسه)۲

همونی که ازم پدرم رو گرفت
با یه عده حرامی دور و برم رو گرفت

تو نبودی به زور معجرم رو گرفت
(اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت)۲

مونده روی زمین پیکر تو رها
السلام عَلی مَن دَفَنَ اهلَ القّرا

خواهرت اگه نیست رفته شام بلا
ریگ و رمل بیابون ...
****
نیزه می‌رفت و برمی‌گشت
چشماش باز و بسته می‌گشت

هر کس می‌رفت توی گودال
اینقدر میزد خسته می‌گشت

زود راحتش کنید
رو تنش پا نزارید کمتر اذیتش کنید

ای نامسلمونا
می‌دونید این کیه که می‌خواین حتک حرمتش کنید

از سرشون زیاد بودی
کمت کردن کمت کردن کمت کردن

بعد سه روز دهاتیا
جمعت کردن جمعت کر ن جمعت کردن

حسین...

اباعبدالله...
****
اصلاً بزار وقت بگذره
تو روضه‌ی تو وقت بگذره

(شمر بره کنار سنان نمی‌گذره)۲
تو قتاگاه تو زمان نمی‌گذره

اصلاً بزار وقت بگذره 
روضه نفس‌گیر شه

نوکر تو پیر شه تو روضه‌ی گودال
روضه نفس‌گیر شه

(مگه از گودال درت آوردن
که من از گودال دربیام آقا)۲

دوست دارم وقتی کربلا هستم
پائین پات من بیام آقا

شمر بره کنار سنان نمی‌گذره
(تو قتاگاه تو زمان نمی‌گذره)۲

مگه از گودال درت آوردن
که من از گودال دربیام آقا
****
(خسته‌ی آزارم
یارالی یارالی یارالی)۲

راهی بازارم
یارالی یارالی یارالی
****
شراب می‌خوره
روبروی چشمای رباب می‌خوره

عذاب می‌کشم
وقتی که جلو سکینه آب می‌خوره

دقیق‌تر زدن
نیزه رو تو بدنت عمیق‌تر زدن

مکرر زدن
(نیزه دارها از بقیه بیشتر زدن)۲

سیدنا المظلوم، سیدنا العطشان

(مادری در طواف قربانگاه
هِی بُنَیَّ بُنَیَّ می‌گوید)۲

تشنه‌ای زیر نیزه گَه مادر
گه اُخَیَّ اُخَیَّ می‌گوید

حسین...