چه کند کسی‌که به عمر خود، نشده است یار تو یاعلی

چه کند کسی‌که به عمر خود، نشده است یار تو یاعلی

[ حاج محمود کریمی ]
چه کند کسی‌که به عمر خود، نشده است یار تو یاعلی
چه خوش است طالع آن‌که او شده گرم کار تو یاعلی

نه فقط مرید تو انبیاء؛ نه که بنده‌ات همه‌اولیاء
که فراتر از همه، عاشقت شده کردگار تو یاعلی

به خدا تلاش من این شده که به قدر دانه‌ی ارزنی
به مثابه‌ی سر سوزنی بخورم به کار تو یاعلی

متحیّرم ز توان تو؛ ز نبرد صاعقه‌سان تو
که تمام لشکر ناکثین شده تار و مار تو یاعلی

اسدی و بنت اسد فقط به تو داده شیر دلاوری
اسدی و عرصه‌ی رزم تو شده بیشه‌زار تو یاعلی

زبر الحدیدی و می‌زنی به صف نبرد و تهمتنی
که خم است قامت کفر از خم ذوالفقار تو یاعلی

به فدای اصبغ و صعصعه که به شام تیره‌ی واقعه
پر اشک و ناله شدند از غم حال زار تو یاعلی

همه‌عمر، بار همه‌جهان تو کشیده‌ای روی دوش خود
ولی روی شانه‌ی هیچ‌کس ننشسته بار تو یاعلی

چه بگویم از تو فضیلتی؛ به‌خدا که مالک جنّتی
که ملک نشسته به جنّت و شده باغ‌دار تو یاعلی

همه مات وصف تو واصفان؛ متحیّر از تو مبلّغان
که شدند غرق فضایلت همه در بحار تو یاعلی

به‌خدا که کعبه به مقدم تو درید جامه و قبله شد
که مطاف خلق خدا چنین شد از اعتبار تو یاعلی

شده‌ام فدایی نسل تو؛ شده‌ام گدای تبار تو
من و نسل من، همه خاک پای صغار و کبار تو یاعلی

همه آرزوی من این شده؛ همه گفتگوی من این شده
که شبی ز دور ببینمت نه که در کنار تو یاعلی

تو و بی‌شماره محبّتت؛ من و خدمت کم و کاهلی
به‌خدای تو که غلام تو شده شرم‌سار تو یاعلی

نظرات