
نور قلب، ام البنین آخ با صورت، خوردی زمین خونی شده، بال و پرت مادر اومد، بالا سرت برگرد حتی بدون آب برگرد واسه دل رباب برگرد تا خواهرت نره با دست بسته، بزم شراب گرفتارم ابوالفضل گره افتاده در کارم ابوالفضل دعایی کن دوباره چند وقتیست هوای کربلا دارم ابوالفضل به سرازیری باب القبله تو سرازیری قبرم آقا منو تنها نگذار به شلوغی شبهای جمعهات تو شلوغی جمعهات جانا منو تنها نگذار منو تنها نگذار که من از تنهایی میترسم آبروداری کن بیتو از هر جایی آبروی دو عالم ...