جانم جانم به آقای نجف

جانم علی علی
جان مرتضی علی...
...
جانم جانم
به آقای نجف، به شب های نجف
بخور طعم بهشت می‌ده خرمای نجف

جانم جانم
به تو شاه نجف، به درگاه نجف
رزق عالمو می‌دن توی سحرگاه نجف

من دلم تنگ شده برای نجف
دوست دارم برم کنار پدرم
هر کی دل‌تنگه می‌ره سر مزار مادرش
من می‌رم سر مزار پدرم

آدم غصّه‌هاشو حس نمی‌کنه
وقتی محضر شما مشرّفه
برمی‌گردم آخر یه روز نجف
در واقع خونه‌ی اصلیم نجفه

جانم جانم
به آقای نجف، به شب‌های نجف
بخور طعم بهشت می‌ده خرمای نجف

جانم جانم
به تو شاه نجف، به درگاه نجف
رزق عالمو می‌دن توی سحرگاه نجف

*****

سر می‌ذارم روی دیوار حرم
انگاری سرم رُو دامن شماست
دم احتضار یا وقتی می‌ذارنم تُو قبر
دلخوشیم فقط به بودنِ شماست

فرمودی «فَمَن یَمُت» دلم خوشه
می‌میریم به شوق دیدن امام
می‌میریم ملائکه نقّاله
میارن ما رو تا وادی السّلام

جانم جانم
به زوّار نجف، به دیدار نجف
کفنم رو می‌خرم از توی بازار نجف

جانم جانم
به ایوون نجف، به بارون نجف
زیر و رُو می‌کنه حال شعرو مضمون نجف
...
پیش تو کار ما به تحیّر کشیده است
ما را خدا ز خاک نجف آفریده است