منم و عمری روز خوش ندیدن

منم و عمری روز خوش ندیدن

[ حاج محمود کریمی ]
منم و عمری روز خوش ندیدن
همه‌ی دردا رو، با جون خریدن
به یاد مادر، آه از دل کشیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
تووی خونه، بدون هم‌زبون و
تووی کوچه، همش زخم زبون و
پای منبر، همش طعنه‌شنیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
کی می‌دونه چه رازی مونده پیشم
کی می‌دونه چرا آروم نمی‌شم
کی می‌دونه چرا موهام سفیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
من و مادر، یه‌روز نزدیک خونه
تووی راه، کوچه‌ی باریک خونه
یه‌دفه دشمنامون سر رسیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
مادرم خسته بود و پر شکسته
ولی دشمن می‌اومد دسته‌دسته
نفسام مثل قلبم می‌تپیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
با یه‌سیلی نهالو بردن از هوش
دوباره شعله‌ور شد درد پهلوش
گل گوشواره رو از شاخه چیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
دوباره زخم روو قلبم نمک خورد
مادرم پیش چشم من، کتک خورد
رگ سرخ حیاتم رو بریدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
می‌گرفتم تووی سینه‌م، سرش رو
می‌تکوندنم غبارِ چادرش رو
می‌دیدم که پاهام یاریم نمی‌دن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
با چشایی که از گریه شده تار
رد خون رو خودم دیدم روو دیوار
جلو چشمام، قد سروُ خمیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن
 
یه‌روزی می‌رسه بی‌جون و بی‌حال
می‌خونه خواهرم بالای گودال
خودم دیدم حسینو سر بریدن
تن داداشمو روو خاک کشیدن
شنیدن، کی بود مانند دیدن

نظرات