من آریایی‌ام ولی شیعه‌ی مرتضیٰ علی
حافظ نوشته این‌چنین برا امیرالمؤمنین:
مَردی ز کَننده‌ی درِ خیبر پُرس
اسرار کَرَم ز خواجه‌ی قنبر پُرس
گر طالب حق ز فیض صدقی حافظ
سرچشمه‌ی آن ز ساقیِ کوثر پرس
انسانیت یعنی
علی فکر فقیرا بوده
پدر برا یتیما بوده
زمان جاهلیت حتی
علی حامیِ زن‌ها بوده
انسانیت یعنی
میون فتنه‌ها و جنجال
با دشمنای معلومُ الحال
علی حتی به نزدیکانش
نداد یه دِرهم از بیت‌المال
زمانِ دنیا با علی تنظیمه
هزاران ساله قابل تکریمه
مشاهیرِ غیرمسلمان حتی
نوشتن حیدر واجبُ التعظیمه
علی یا حیدر، علی یا حیدر...
ایرانیِ باشَرفم، نوکرِ شاهِ نجفم
سعدی نوشته این‌چنین برا امیرالمؤمنین:
کَس را چه زور و زَهره که وصف علی کند
جبّار در مناقبِ او گفته هَل أتی
دیباچه‌ی مروّت و سلطان معرفت
لشکرکِشِ فتوّت و سردار أتقیا
فردا که هر کسی به شفیعی زند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضیٰ
انسانیت یعنی
به فکر قاتلش هم بوده
علی به دردا مرهم بوده
علی کارگری می‌کرده
علی شبیه مَردم بوده
انسانیت یعنی
نشد به ثروتی آلوده
همون که مظهر معبوده
لباس کهنه می‌پوشید و
لباس قنبرش نو بوده
به‌پای حیدر کائنات افتاده
ملائک را شخص علی استاده
شکستش تیغ دشمن اما دیدن
علی شمشیرش رو به دشمن داده
علی...
*****
چه نمازی بشود جَنَّتُ الاعلی وقتی
تو مؤذن شوی و شیخ جماعت پدرت
حسین حسین...
یا اباعبدالله...
