لا اُفارق به لبم شد زرهم پیرُهنم نوه ی فاطمه و حیدر خیبر شکنم از تبار علویانم و ابن الحسنم ۲ حَیِ علی خیر العمل میدوم پا برهنه به سوی اجل منم عبدالله وارث فاتح جمل ۲ (یا حسن میگم / پر میگیرم برای تو عمو حسین / من میمیرم) ۲ قسمتم شد که به دریای غمت دل بزنم آخرین یاور و سرباز سپاه تو منم خون حیدر به رگم دارم و ابن الحسنم ۲ با ذکر لا حول و لا ... با دل به غصه و غم مبتلا میروم به سوی گودال بلا ۲ (اسم بابامه / تیغ و شمشیرم فدایی توام عمو / اینه تقدیرم) ۲ یا حسن میگم ... این دم آخر عمو دامن تو شد وطنم مثل تو بوسه زده نیزه به جسم و دهنم میچکد خون ز لبم چون لب بابا حسنم ۲ اِنا الیه الراجعون تیره و تاره به چشمم آسمون جون میدم با این تن غرق به خون ۲ (بی تو از دنیا / ای عمو سیرم بی پر و بال و تشنه / من زمینگیرم) ۲ یا حسن میگم ... منبع:موسسه ادبیات آیینی بیپلاک