شنیدم دستت افتاده، فدا سرِ حسین
شنیدم تشنه جون دادی، فدا سرِ حسین
شنیدم روی نی رفتی، فدا سرِ حسین
شنیدم با سر افتادی، فدا سرِ حسین
سر گذاشتی رو دامنِ زهرا خوشا بحالت گلِ مادر
پر نداشتی بوسه زده مولا به روی بالت گلِ مادر
شیرم حلالت گلِ مادر
(یلِ امیرالمؤمنین، خونَت آباد ابالفضل
پسرکِ امُّ البنین، خونَت آباد ابالفضل) 2
(شنیدم، دست تقدیرو فدا سرِ حسین) 2
شنیدم ماه و شمشیرو، فدا سرِ حسین
شنیدم بوسه‌ی تیرو، فدا سرِ حسین
شنیدم با سر افتادی، فدا سرِ حسین
قصه‌های شبِ مدینه شده به دریا زدنِ تو
کاشکی بودم تا که می‌کِشیدم تیرها رو از تو بدن تو
دریای خون شد کفنِ تو
برا تو خدا گریه کرد، خونَت آباد ابالفضل
فاطمه برات سینه زد، خونت آباد ابالفضل
برا تو حسین گریه کرد، خونت آباد عزیزم
فاطمه برات سینه زد، خونت آباد عزیزم
(یلِ امیرالمؤمنین، خونَت آباد عزیزم
پسرکِ امُّ البنین، خونَت آباد عزیزم) 2
شنیدم خاک تو ذولفات بود فدا سر حسین
شنیدم تیر تو چشمات بود، فدا سر حسین
شنیدم خون رو لب‌هات بود، فدا سر حسین
شنیدم با سر افتادی، فدا سر حسین
اون شبی که جدا شدی از من دمِ سحر خوابتو دیدم
خواب می‌دیدم پریشونم اما به پیش زهرا رو سپیدم
کبوتر سرخِ شهیدم
(مادرِ تو شد رو سفید، خونت آباد ابالفضل
آبرومو دستات خرید خونت آباد ابالفضل) 2
---
دیگر مرا ام البنین نخوانید
زیرا که من دیگر پسر ندارم
یاد آن کانون احساسم بخیر
ای مدینه یاد عباسم بخیر
ذکر لب بانوی دین
ذکر علمدار غریب
ذکر و دم ام البنین
وای حسین...
