شاه محترم حسن جان

[(شاهِ محترم حسن جان۳
معنای کرم حسن جان) ۲
(داری تا خودِ قیامت
تُو قلبم حرم حسن جان) ۲]2

(ای برادرِ اباعبدالله2
سایه‌ی سرِ اباعبدالله)۲		
(قاسم تو کربلا غوغا کرد۲
توی لشکرِ اباعبدالله) ۲

(ای جونِ اباعبدالله، ۲هم‌خونِ اباعبدالله
از لطف تو ماییم آقا، ۲مجنونِ اباعبدالله۲)۲
مدیون شما هستیم و، ممنونِ اباعبدالله

یا حسن، یا حسن ... 

(شورِ سینه‌زن حسن جان۲
ای آقای من حسن جان) ۲
(ذکر هر دوشنبه‌ی من
ای جانم حسن، حسن جان) ۲

بی‌قرارته اباعبدالله
پیِ کارته اباعبدالله
صاحبِ روضه‌ی تو معلومه
روضه‌دارته اباعبدالله

قرآنِ اباعبدالله، سلطانِ اباعبدالله۲
جان ما به قربان تو، ای جانِ اباعبدالله
مهمان توئه هر کس شد، مهمانِ اباعبدالله۲

یا حسن، یا حسن ...