زهرا همه جا یاور و غمخوار علیست
با سینه‌ی بشکسته، طرفدار علیست
هر دست که نیست قابل یاری او
دستی که نبی بوسه زند، یار علیست
من فاطمه‌ام که غم زمین‌گیرم کرد
تنهایی شوهرم ز جان سیرم کرد
بیهوده نشد سفید موی سر من
در خانه نشستن علی پیرم کرد
دارد غریبی تو نفس‌گیر می‌شود
باید به پشت در بروم دیر می‌شود
این دشمن حرامی روبه صفت چرا
اینجا برای شیر خدا شیر می‌شود
در پشت در به راه تو می‌جنگم و ببین
این میخ‌ها به سینه‌ی من تیر می‌شود
مسمار را خودم زده بودم به پشت در
باید بمیرم آه پشیمان شدن کم است
در پشت در به راه تو می‌جنگم و ببین
این میخ‌ها به سینه‌ی من تیر می‌شود
اجر رسالت پدرم را گرفته‌ام
