قبل خلقت بود وقتی که خدا زهرا نوشت

قبل خلقت بود وقتی که خدا زهرا نوشت

[ علی جهانبخش ]
قبل خلقت بود وقتی که خدا زهرا نوشت
پیش‌تر از او، قبل از ابتدا زهرا نوشت

با ظهور او کمالات خدا اظهار شد
تا خدا از ابتدا تا انتها زهرا نوشت

آفرینش امتداد نورِ لولا فاطمه‌ست
چارده دفعه خدا با کبریا زهرا نوشت

قلعه‌ی خیبر خودش فهمید دَرهم می‌شود
روی بازوبند خود تا مرتضی زهرا نوشت

بر درِ بیتش علی حک کرد بیت الفاطمه
در نجف هم روی ایوان طلا زهرا نوشت

آن‌قدَر جبریل نازل شد به قلب فاطمه
تا که قرآن را علی در خانه با زهرا نوشت

شد مفاتیح الجنان تازه مفاتیح الجنان
شیخ عبّاس اوّلین خطّش که تا زهرا نوشت

از شهیدان مادری‌هایند مفقود‌الاثر
سرنوشت بچّه‌های جنگ را زهرا نوشت

ما گرفتار حسینِ بین گودالش شدیم
نام ما را تا که روی بوریا زهرا نوشت

در میان شعله‌ها یک سوّم سادات رفت
محسنش با میخِ در انگار یا زهرا نوشت

*****

مادر حسین و حسن! مام زینبین!
آیا اجازه هست من هم مادر بخوانمت؟
...
چه کنم درد و بلای تو به جانم، چه کنم؟
به نگاهِ نگرانت نگرانم، چه کنم؟

اهل یثرب ز من و گریه‌ی من بیزارند
ناگزیرم که در این شهر نمانم، چه کنم؟

تا سحر از غم تنهایی تو بیدارم
دو دلم من بروم یا که بمانم، چه کنم؟

دو قدم راه نرفته نفسم می‌گیرد
عمری از من نگذشته‌ست و جوانم، چه کنم؟

دست تو وا نشد و دست من از کار افتاد
خجلم از تو همین بود توانم، چه کنم؟
...
مهربون من
بازم وا کن چشماتو جون من
کجا می‌ری زهرا بدون من
خانومم

فاطمه نرو
ببین اشکای مرد خیبرو
بمونی عوض می‌کنم درو
خانومم

شده حرفات با اشاره
صدات دیگه جون نداره
نگاه‌ت افتاده به تابوت
اگه می‌خندی دوباره

ای خانوم
ببین می‌لرزه زانوم
وقتی می‌گی آخ پهلوم
علی می‌میره

ای خانوم
نشون نمی‌دی روتو
بالا نیار بازوتو
علی می‌میره
...
بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته
...
در وسط کوچه تو را می‌زدند واویلا
کاش به جای تو مرا می‌زدند واویلا

*****

انّا لله و انّا الیه راجعون
روح زهرا پر زد به آسمون

نثار روح مادر سادات
فاتحةَ مَعَ الصّلوات
...
وایِ من
داری تنهام می‌ذاری زهرای من
داری آب می‌شی پیش چشمای من
داری از دستم می‌ری دنیای من

زوده واسه تو پیری
از علی مگه سیری
تنهایی آخه کجا می‌ری

وقتی که نمی‌خندی
چشماتو که می‌بندی
راه نفسامو می‌گیری

نرو، می‌کُشی حیدرو...
...
عشق من
چرا هر شب تُو خواب حیرونه حسن
شنیدم دادی دست زینب کفن
واسه کی با گریه دوختی پیرهن

فکرِ تن عریانی
فکرِ لب عطشانی
فکرِ عقیق سلیمانی

فکرِ گوش و گوشواره
فکرِ تن صد پاره
فکرِ پاره‌های قرآنی

ببین حسین تشنه رو
نرو، می‌کُشی حیدرو

نرو، می‌کُشی حیدرو...

*****

کشتند زهرا را همسر مولا را...

یا زهرا یا زهرا...
...
الوداع حیدر حیدر حیدر...

آفتابِ روی بامم
رُو گرفتم از امامم

کن حلالم ای بود و هستم
شد جدا از دامانت دستم

الوداع حیدر حیدر حیدر...
...
ای امیر عالمِینم
کن مدارا با حسینم

مجتبیٰ رازی پنهان دارد
او نمی‌گوید تا جان دارد

الوداع حیدر حیدر حیدر...

*****

از نخستِ زندگی هرگز نمی‌شد باورم
که شود این خانه روزی قتلگاه همسرم

روز تنهایی که حتّی یک نفر یارم نبود
دیدم آن‌جا پشتِ در افتاده تنها یاورم

او مرا می‌خواند و من آن روز دستم بسته بود
کاش آن‌جا جان من می‌شد برون از پیکرم

یا زهرا یا زهرا...
...
سرمایه‌ی محبّت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم

گر مِهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذرّه از محبّت زهرا نمی‌دهم

یا زهرا یا زهرا...

*****

حیدر امیرالمومنین...

بر سینه‌ام جمال علی نقش بسته است
این سینه را به سینه‌ی سَینا نمی‌دهم

حیدر حیدر...
...
به ما گفتی که دینی جز علی نیست
امام المتّقینی جز علی نیست

میان شعله‌ها فریاد کردی
امیرالمومنینی جز علی نیست

حیدر حیدر...
...
کشتند زهرا را امّ ابیها را

یا زهرا یا زهرا...

*****

قلب من با روضه‌ش مغمومه
این روایت از خودِ معصومه
جان‌فدای تو انسیة الحورا
اُمُّنا زهرا یا مظلومه

مظلومه مظلومه مظلومه...
...
حال من این دنیا آرومه
چون شفیعه‌ی فردا خانومه
حتّی من تُو قیامت می‌زنم داد
اهل عالم زهرا مظلومه

مظلومه مظلومه مظلومه...
...
عصمت تو به عالم معلومه
دشمنت تُو قیامت محکومه
بین کوچه علی گفت نزنیدش
بی‌حیاها زهرا مظلومه
...
من بمیرم حسنت مسمومه
سمت زینب پُرِ چشم شومه
تَه گودال افتاد حسینت
آخ بمیرم چقدَر مظلومه

مظلومه مظلومه مظلومه...

*****

گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا

کم مخواه از عطای بسیارش
هرچه خواهی عطا کند زهرا

این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود چه‌ها کند زهرا

نظرات