در مدینه باقر

[ مجتبی کمالی ]
در مدینه باقر
شد شهید از جفا 
در غمش مدینه
شده کرب و بلا 

دلبر آفتاب
شده ازچه،بی‌تاب 
زهر زین،برتنش
پیکرش کرده  آب 
        
(آه و واویلتا )۲

قاتلش زهرزین
خون دو چشم ترش 
 آمده ازجنان
 فاطمه در برش 

زهرزین از جفا
 کرده جسمش رها 
نقش برزمین شد
 آه و واویلتا 

(آه و واویلتا )۲

بنگرطائران
وسط آسمان 
بر تن پاک او 
نبودسایبان 

یاد جدش به خاک
زهرکین چاک و چاک 
دیده اشک رباب
گفت و روحی فداک 

(آه و واویلتا )۲

شاعر(حاج آرمین غلامی)


منبع:کانال نوحه روضه مجمع الذاکرین

نظرات