خوب خوبایی؛ خیلی آقایی

خوب خوبایی؛ خیلی آقایی

[ حاج محمود کریمی ]
خوب خوبایی؛ خیلی آقایی
مهر و مهتابی؛ اربابی؛ مولایی

کسی شد آزاد که راهش افتاد به دربار حسین
سوامون کردن؛ صدامون کردن هوادار حسین

حالم آشوبه؛ قلبم می‌کوبه
پای عشق تو، هر عشقی مغلوبه

دل آواره، کجا رو داره به‌جز خونه‌ی تو
همه عاقل‌ها ارادت دارن به دیوونه‌ی تو

عبد دربارم؛ فرمان‌بردارم
جانا ممکن نیست از تو دست‌بردارم

تو هستی هستش، کسی‌که دستش به تو متّصله
به دل، مدیونم؛ خودم می‌دونم همش کار دله

نظرات