حسنیا پُر شدن از تعزل و حماسه

حسنیا پُر شدن از تعزل و حماسه
حسنی شدن خلاصه واسه آدمای خاصه

کریم یعنی حسن کَرَمی که تَه نداره
حسن یعنی قرار واسه اون که بی‌قراره
حسن یعنی امید، یعنی تنها راه چاره

یه خوشی بی‌حسابه عشق تو تا همیشه
واسه دل عاشق هیشکی امام حسن نمی‌شه

حسن حسن حسن...

حسنیا آرزوشون یه حرمه با ورودی
حسنیا آرزوتون خاطره می‌شه به زودی

با هم ما می‌سازم حرمت رو عین مشهد
پُر از عشق و خدا با هزارتا صحن و گند
حرم غرقِ طلا، پُر یاقوت و زبرجد

حسنی‌ام و می‌مونم حسنی تا به آخر
حساب و کتاب ما با خودِ زهراست تو محشر

حسنی شده یه رازه تو سینه‌های بهاری
خوش به حال تویی که امام حسن رو داری

حسن یعنی بزرگ، یعنی اوجِ مهربونی 
وقتی میگی حسن یعنی با عشق هم‌زبونی
تا که با حسنی روی دوش آسمونی

حرف آخرم رو گفتم، خدا هم از خداشه
نفس‌های آخر من تو بغل تو باشه

حسن آقام آقام