حال شب‌هامو فقط گریه می‌دونه
پای حرفای دلم بغضم می‌شینه
من یه عمریه فقط از تو شنیدم
خوش‌به‌حال اونی‌که تو رو می‌بینه
به دلتنگی قسم دردی شبیه درد دوری نیست
ببین حال منو برام یه کربلا ضروری نیست
دارم با گریه‌هام سر می‌کنم همیشه شب‌ها رو
زبونم لال آقا لابد نمی‌خوای دیگه ماها رو
*****
سهم من از کربلا خاطراتشه
عاشقی اصلاً آقاجون گریه ذاتشه
یه عکس دارم با کربلا
که تا صبح چشام آقا ماتشه
*****
بیچاره‌م کرده کربلا
مرهم درده کربلا
آدم بهشت بره بازم
می‌خواد برگرده کربلا
*****
جلو چشامه کربلای تو یک‌سره
برای عاشقا شبا زود نمی‌گذره
کاشکی که فطرس این‌دفعه جای این سرا
خبرم رو ببره
(کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا)
*****
آنکه چشمش به پرچم افتاده
به کسی زل نمی‌زند دیگر
گفت لات محل که از امشب
لب به الکل نمی‌زند دیگر
*****
دیشب چه خودکشی که نکردم به کوی تو
نیامدی تو به تماشا چه فایده
بیمار عشق را به مداوا شفای دل
دارد لب تو فایده اما چه فایده
دیشب نبودم پیش تو فهمیدی اصلاً
که بازی شمع و گلت پروانه کم داشت
وقتی که آمد جور شد بازی طفلان
سنگ سر کوچه فقط دیوانه کم داشت
