تویی که شریک غم هامی عمو جون

تویی که شریک غم هامی عمو جون

[ حسین محمدی فام ]
تویی که شریک غمامی عمو جون 
تویی که همیشه باهامی عمو جون 
یه عمره که جای بابامی عمو جون 

اگه جدا جدا بشه تموم پیکرم
نمی‌ذارم که سایه‌ی تو کم شِه از سرم
یا بین قتلگاه رو سینه‌ی تو جون میدم
یا اینکه با عمّه برت می‌گردونم حرم

قسم به خون سر و به زخمای تن تو
باید که رد شن ازم برای کشتنِ تو

(عمو عمو یا حسین)

کنارت رسیدم بریده بریده
دیدم مادرت رو خمیده خمیده
یه جسم و هزار زخم، کی دیده کی دیده؟

تا خنجری نیومده زیر گلوی تو
تا نرسه دستای قاتلت به موی تو
پاشو بریم یکی داره با خنده‌هاش میگه
که زیر دست و پا داره میره عموی تو

نعلای تازه دیگه آخر روضه‌مونه
تنم کنار تنت تو قتلگاه می‌مونه

(عمو عمو یا حسین)

******

سخن اهل عشق این سخن است
کربلا در احاطه‌ی حسن است

هرکسی رو به کربلا کرده
باطناً رو به مجتبیٰ کرده

بزم ما را حسن فراهم کرد
او حسین‌ را عزیز عالم کرد

این‌همه مجلس مصیبت‌ها
پرچم یاحسین هیأت‌ها

خیرها را به ما حسن داده
او به ما اذن سوختن داده

میوه‌ی نور می‌دهد شجرش
ای به قربان هر دو تا پسرش

(یا حسن و یا حسین)

نظرات