به نام نامی سر، بسمه تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بندهی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر وای حسین .... قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین، ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر، ما رأیت إلا سر وای حسین .... سری که گفت، من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند میروم با سر هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر وای حسین .... زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم " أم وهب" را، به پارهی تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر وای حسین .... خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر وای حسین ....