
ای غائب از نظرها، کی میشود بیایی بُرقَع ز رخ بگیری، صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسیم، هم دور تو بگردیم هم رو نما ستانی، هم رو به ما نمایی آیا به کوه رضوان، آیا به طور سینا آیا به بیتالاقصا، آیا به ذی طُوایی در مکه یا مدینه، یا در نجف مُقیمی در شهر کاظمینی، یا (یابنالحسن کجایی، کی میشود بیایی...) در کعبه در طوافی، یا زائر بقیعی در مشهد مقدس یا دشت کربلایی (یابنالحسن کجایی، کی میشود بیایی...) جانم شود فدایت، تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت، یابنالحسن کجایی (یابنالحسن کجایی، کی میشود بیایی...) تنها مسیح عالم، تنها نجات آدم تنها وَصی خاتم، تنها امید مایی (یابنالحسن کجایی، کی میشود بیایی...) ای انس و جان سپاهت، محتاج یک نگاهت چَشم همه به راهت، شاید ز در درآیی (یابنالحسن کجایی، کی میشود بیایی...) هم پرچم حسینی، بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را، بر شیعیان نمایی ****** ای مادر حسین و حسن دیده باز کن حال علی ببین و سپس خواب ناز کن سجادهی نماز تو افکنده زینبت با پهلوی شکسته بیا و نماز کن حلالم کن خداحافظ، خداحافظ که گفتم با تو حرف آخر خود را تو ای داده از خون به دین آبرو ز جا خیز و با دشمن دین بگو که بر دخترم هرچه خواهی بزن ولی تازیانه به زینب مزن