سید مجید بنی فاطمه

گشته رها بر سر نِی

2165
20
گشته رها بر سر نی زلف سیاه قمرم
شعله کشید آتش غم در جگر شعله ورم

از داغ تو جان آسمان می‌سوزد
با غربت این اشک روان می‌سوزد

بعد از گذر سه سال قلب تو هنوز
از شرم گلوی کودکان می سوزد

ای ام بنین میر و علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد

****

از اثر ناله تو گشته کمان قامت صبر
روضه بخوان روضه بخوان بر سر این صورت قبر

تا هلهله در لشکر کفّار افتاد
پیش تن او شاه به اصرار افتاد

دست حرم خون خدا را بستند
وقتی به زمین دست علمدار افتاد

ای اُمّ بنین یاد علی آب نمی‌خورد
سقای حرم بود ولی آب نمی‌خورد

****

تا به زمین خورد و شکست غرق به خون بال و پرش
فاطمه آمد بکشد دست نوازش به سرش

بر سینه داغ دشت افتاده علم
جاری شده خون جگر از چشم حرم

هرچند که علقمه نبودی امّا
زهرا عوض تو ناله می‌زد پسرم

ای اُمّ بنین پهلوی آن یار شکسته
دست و دل و ابروی علمدار شکسته


Mohjat.net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش