حاج منصور ارضی

می‌نویسم یاعلی یافاطمه

1878
4
می‌نویسم یا علی یا فاطمه
کارها دارد دلم با فاطمه

فاطمه مولاست مولا فاطمه
جان من قربان دو تا فاطمه

فاطمه بنت النَّبی المؤتمن
فاطمه اُمّ البنین ارباب من

از ازل نه قبل تر نه قبل تر
بند شد دست گدایان پشت در

نه خدایند این جماعت نه بشر
مادری بودیم از اول بیشتر

حضرت زهرا رقم زد این چنین
دست ما ‌و چادر اُمّ البنین

در نسب نسّاب‌ها را افتخار
در ادب عبّاس را آموزگار

یک زن اما در جوانمردی هزار
تکیه بر این سرو دارد ذوالفقار

کوه پای عزّتش سر می شکست
تا دو زانو پیش زینب می نشست

بندگی کرد و دلش دریا شد و
آسمان در دست هایش جا شد و

حضرت باب المراد ما شد و
خانه‌دار خانه مولا شد و

گفت‌ من کِی بانوی این خانه ام؟
گرد شمع بچه ها پروانه ام

روزهایش گریه شب ها گریه بود
مرهم این سوز تنها گریه بود

حرف هم می‌زد اگر با گریه بود
کار بی بی جای زهرا گریه بود

چار قبر خاکی اش را می‌کشید
ناله‌های وا حسینا می‌کشید

وا حسینا سِبط پیغمبر چه شد؟
زیر سم اسب ها پیکر چه شد؟

پیکرش را هم‌ نگفتی سر چه شد؟
در خیام فاطمی معجر چه شد؟

سوختم با کام عطشان حسین
چهار فرزندم به قربان حسین

زینب از چشمان نامحرم بگو
از لگد‌ها طعنه‌ها با هم بگو

قدری از آن خطبه محکم بگو
مادر از بزم غریبه کم بگو

وای من بازار توهین جور بود
کاش چشم آن اراذل کور بود

حیف شد دستان ساقی را زدند
تیر بر چشم ترش یک جا زدند

بعد او شلاق بر زن‌ها زدند
گریه کرد عباس بر نی تا زدند

قاتلم داغ حسین و کربلاست
گر بمیرم از غم زینب رواست

شاعر: سید پوریا هاشمی

Mohjat.net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش