مادر بیگناه من
2182
21
- ذاکر: محمدحسین پویانفر
- موضوع: فاطمیه
- سال: 1400
مادر بیگناه من
فدای تو سینهزنت
به کی بگم چهل نفر
غریب گیر آوردنت
پیش علی به قصد کشت
حرومیا میزدنت
فراریای اُحُد و
غریب گیر آوردنت
مادر مادر مادر مادر
مادر بیگناه من
فدای تو سینهزنت
به کی بگم چهل نفر
غریب گیر آوردنت
رسونده به نون و نوا
قُنفُذِ پست و کشتنت
میون شهر پدریت
غریب گیر آوردنت
حسین گلای لاله رو
تا میبینه رو پیرهنت
میزنه ناله و میگه
غریب گیر آوردنت
یه کاری کردن که
دعا کنی برای رفتنت
مسلمونا بعد بابات
غریب گیر آوردنت
مادر مادر مادر مادر
خوردی زمین تو بیهوا
جلوی چشم حسنت
گم کردی راه خونرو
غریب گیر آوردنت
روضهخونت امام حسن
امام حسین سینهزنت
چه سخته واسه بچهها
غریب گیر آوردنت
با اشک و آه علی میگفت
موقع غسل و کفنه
فاطمه جان منو ببخش
غریب گیر آوردنت
به قتلگاه کشوندنت
جلوی چشم مادرت
سیلی زدن به دخترت
سیلی زدن به خواهرت
غریب گیر آوردنت
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و ببین یا اَخی با که سفر میکنم
ساربانها مَزنید این همه آوای رَحیل
آخر این قافله را قافلهسالاری هست
مَبریدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست ولی صفحهی گلزاری هست
غریب گیر آوردنت
غریب گیر آوردنت
فدای تو سینهزنت
به کی بگم چهل نفر
غریب گیر آوردنت
پیش علی به قصد کشت
حرومیا میزدنت
فراریای اُحُد و
غریب گیر آوردنت
مادر مادر مادر مادر
مادر بیگناه من
فدای تو سینهزنت
به کی بگم چهل نفر
غریب گیر آوردنت
رسونده به نون و نوا
قُنفُذِ پست و کشتنت
میون شهر پدریت
غریب گیر آوردنت
حسین گلای لاله رو
تا میبینه رو پیرهنت
میزنه ناله و میگه
غریب گیر آوردنت
یه کاری کردن که
دعا کنی برای رفتنت
مسلمونا بعد بابات
غریب گیر آوردنت
مادر مادر مادر مادر
خوردی زمین تو بیهوا
جلوی چشم حسنت
گم کردی راه خونرو
غریب گیر آوردنت
روضهخونت امام حسن
امام حسین سینهزنت
چه سخته واسه بچهها
غریب گیر آوردنت
با اشک و آه علی میگفت
موقع غسل و کفنه
فاطمه جان منو ببخش
غریب گیر آوردنت
به قتلگاه کشوندنت
جلوی چشم مادرت
سیلی زدن به دخترت
سیلی زدن به خواهرت
غریب گیر آوردنت
من که ز آغاز عمر بی تو نکردم سفر
خیز و ببین یا اَخی با که سفر میکنم
ساربانها مَزنید این همه آوای رَحیل
آخر این قافله را قافلهسالاری هست
مَبریدم که در این دشت مرا کاری هست
گل اگر نیست ولی صفحهی گلزاری هست
غریب گیر آوردنت
غریب گیر آوردنت
نظرات
نظری وجود ندارد !