صبحت بخیر همسر من هم قطار من
1467
7
- ذاکر: محمدحسین پویانفر
- سبک: شعر روضه
- موضوع: فاطمیه
- سال: 1400
صبحت بخیر همسر من هم قطار من
یکروز دیگر است که هستی کنار من
شکرخدا گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک بهار من
نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد
نان پختهای که سر برسد انتظار من
از آتش تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز علی جان صدام کن
دستی بکش به روی دل بی قرار من
زهرا برات لقمه گرفتم قبول کن
روزه بس است آب شدی روزه دار من
افتادهام به پات بمان جان من بمان
رحمی بکن به گریۀ اطفال زار من
اسما برای خانه دو تابوت لازم است
مرگ من است لحظۀ مرگ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد
تا عرش رفت آه دل ذوالفقار من
روز دهم قرار من و تو دم غروب
وقتی که خورده است به مقتل گذار من
وقتی که شمر رفته روی سینۀ حسین
سر میبُرد مقابل چشمان تار من
خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند
وای از غرور دختر ناقه سوار من
****
ممنونم اگر نروی، میمیرم اگر بروی
زهرا تو پناه منی، گرمی ده آه منی
از پیش من مرو
****
چشمت بهشت باشد و مژگان در بهشت
وا کن مژه ز باغ بهشتم تو در مبند
ای قبلۀ علی تو چرا رو به قبلهای
بردار بارم از دل و بار سفر مبند
یکروز دیگر است که هستی کنار من
شکرخدا گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک بهار من
نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد
نان پختهای که سر برسد انتظار من
از آتش تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز علی جان صدام کن
دستی بکش به روی دل بی قرار من
زهرا برات لقمه گرفتم قبول کن
روزه بس است آب شدی روزه دار من
افتادهام به پات بمان جان من بمان
رحمی بکن به گریۀ اطفال زار من
اسما برای خانه دو تابوت لازم است
مرگ من است لحظۀ مرگ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد
تا عرش رفت آه دل ذوالفقار من
روز دهم قرار من و تو دم غروب
وقتی که خورده است به مقتل گذار من
وقتی که شمر رفته روی سینۀ حسین
سر میبُرد مقابل چشمان تار من
خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند
وای از غرور دختر ناقه سوار من
****
ممنونم اگر نروی، میمیرم اگر بروی
زهرا تو پناه منی، گرمی ده آه منی
از پیش من مرو
****
چشمت بهشت باشد و مژگان در بهشت
وا کن مژه ز باغ بهشتم تو در مبند
ای قبلۀ علی تو چرا رو به قبلهای
بردار بارم از دل و بار سفر مبند
نظرات
نظری وجود ندارد !