سید مجید بنی فاطمه

وسط شعله‌ی کینه‌ی حسودا

1566
13
وسط شعله‌ی کینه‌ی حسودا
بین تاریکی ناتمومِ دودا
صورت مادرم کبود شد کبودا


اثر شعله‌ها رو پَر چادرت
دود بالا بِره نفسش میبره
ای خدا ضربه‌ها ،ضربه‌ها به کجا میخوره

آی آتیش ، سمت مسمار نرو
ای در ، سوی دیوار نرو
ای میخ ، کلنجار نرو


عمر خورشید این خونه بی فروغ بود
سر ظهری چقدر خونه مون شلوغ بود
کاشکی اون ضربه‌ی به پهلو دروغ بود

دست به پهلو گرفت، آروم آروم نشست
بابا فهمید چی شد، دیگه چشماشو بست
بین دیوار و در عاقبت، بار شیشه شکست

این قصه، اون که میدونیِ
خونه، رو به ویرونیه
دیوار، چرا خونیه؟

آی آتیش، سمت مسمار نرو
ای در، سوی دیوار نرو
ای میخ، کلنجار نرو

این مصیبت چرا آخری نداره
حال مادر شاید خوب بشه دوباره

ضربه‌ی اون غلاف اگر که بزاره


زخم این ماجرا ضربه‌ی آخره
فاطمه راهی آخرین سنگره
سند روضه‌ی کوچه‌ها ، بازوی مادره

تا مسجد، میرسه آخرش
امّا زخمِ بال و پرش
ای وای چی اومد سرش

آی آتیش، سمت مسمار نرو
ای در، سوی دیوار نرو
ای میخ، کلنجار نرو

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش