محمدحسین پویانفر

زان یار دل نوازم

413
12
زان یار دل نوازم شکری است بی‌شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت

هرخدمتی که کردم بی‌مزد بود و منّت
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی‌جرم و بی جنایت

شکوه را به دلبرم ببرید
قبل مردن مرا حرم برید

بدنم را شبی که من مردم
لحظه ای رو به قتلگاه کنید

کفنم را درآورید و سپس
گریه بر بوریای شاه کنید

در دهانم همین که تربت رفت
بنشینید وآه آه کنید

شب بی‌گریه من نمی خواهم
بعد مردن من کفن نمی خواهم

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله‌ها زمین نخورد

هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه‌ها زمین نخورد

در ازدحام هجوم ستم در خانه
خدا کند که زنی پا به ماه زمین نخورد

به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامرد‌ها زمین نخورد

یک مرد نبود تا که گوید نامرد
این زن که تو می زنیش ناموس علی ست

به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچه‌ها زمین نخورد

زدند فاطمه را هرچه باز‌هم می‌گفت
که من زمین بخورم مرتضی زمین نخورد

پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن
خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد

خدا کند که کسی نیزه بی‌هوا نزند
خدا کند که دگر بی هوا زمین نخورد

خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر
سر برادری از نیزه‌ها زمین نخورد

سر بریده به نیزه خدا خدا می‌کرد
رقیّه‌ام ز روی ناقه‌ها زمین نخورد

رباب هم به روی ناقه‌ها دعا می‌کرد
علی اصغرم از نیزه‌ها زمین نخورد

گریه نکن رباب
عروس مادرم

گریه نکن رباب
منم یه مادرم

انشاالله بارون می‌باره
عمو رفته آب بیاره

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش