حاج منصور ارضی

خانمی را که تازیانه زدند

1500
5
خانمی را که تازیانه زدند
جلوی چشم مرد خانه زدند

این به آن گفت حرف بد بزند
به مغیره بگو لگد بزند

در دل شعله آشیان می‌سوخت
از لگد مغز استخوان می‌سوخت

دلش از آن که زد لگد پر بود
رد نعلین روی چادر بود

بعدِ قنفذ دوباره خالد زد
او به بازو و این به ساعد زد

تکیه گاه همیشه اش افتاد
بعد از آن بار شیشه اش افتاد

همه رفتند بچه‌ها دیدند
روی در خون لخته را دیدند

پهلوی او شکست و بازو‌ هم
او لگد خورد زینب او هم

پیش چشم ترش لگد بخورد
کربلا دخترش لگد بخورد

بی‌حیایی زبان درازی کرد
با سر روی نیزه بازی کرد

لگدی زد به نی سری افتاد
تا سرافتاد خواهری افتاد

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش