حسین سیب سرخی

ای کشته فتاده به هامون شده پر خون بدن تو

1813
14
ای کشته فتاده به هامون شده پر خون بدن تو
ای صید دست و پا زده در خون شده هامون کفن تو

من دوست دارمت چون چاره نیست میروم و میگذارمت
من دوست دارمت ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت

بودند دیو و دد همه سیراب ولی ارباب عطشان بود
بر روی ریگ و رمل بیابان بدن او عریان بود

خاکم شده به سر تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
خاکم شده به سر زینب چه بایدش بکند با بریده سر

ای کشته حسادت دنیا تک و تنها ته گودال
ای تشنه مقطع الاعضا ز تو مانده تن پامال

اعدا چه می کنند جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
اعدا چه می کنند سر نیزه را میان دهان تا که می کنند

موجی به جنبش آمد و برخواست ز خیام حرم تو
عرش آن زمان به لرزه در آمد که زمین خورد علم تو

ای پاره پاره تن یک تکه بوریا شده از بهر تو کفن
ای پاره پاره تن در پیش چشم تو دگر دست و پا نزن
************

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش