سیدرضا نریمانی

چرا داری میگی ، آخر راه اینجاست

1713
5
چرا داری میگی ، آخر راه اینجاست
اینجا که باغی نیست،فقط سپاه اینجاست

باز دلم زیر و زبر میشه
باز چشام با گریه تر میشه

آه بیا مدینه برگردیم
این سفر ختم به شر میشه

میخام یه چیز بگم نگی
زینب پشیمانه داداش

اینجا که آبادی نداره
غیر ویرانه داداش

غصه من برا خودم نیست
واسه طفلانه داداش

اینجا تا چشم کار می کنه
خارِ مُغیلانه داداش

بریم مدینه ، بریم مدینه
***

حالِ وداع حاله ، این روز و شبهاته
انّا اِلیهِ راجِعون ، روی لبهاته

آه داداش یوسفِ بی‌پیرهن
آه داداش حرف جدایی نزن

آه داداش نذاشتی از مدینه
لااقل برات بیارم کفن

میدونی چشم ساربان
گرفته انگشترتو

میدونی تازه خریدی
النگوی دخترتو

گفتی به زیر لب اَعوذُ
بک من کربُبلا

به کی میخوای بسپاری
توی کربلا خواهرتو

بریم مدینه ، بریم مدینه
***

دوست ندارم داداش ، هوای اینجا رو
نداره شیش ماهه، طاقت گرما رو

یک طرف رقیه محزون
یک طرف رباب پریشونه

اصغرو محکم بغل کرده
زیر لب لالایی می خونه

کاشکی بگی دشنه‌ای به
حنجر تو نمی رسه

دستای زجر به صورت
دخترتو نمیرسه

تموم اسباشونو آب میدی
ولی خوب می دونی

یه جرعه آبم به
علی اصغر تو نمی رسه

بریم مدینه ، بریم مدینه
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش