یا سکینه نور خورشید ولا

یا سکینه نور خورشید ولا

[ امیرعباسی ]
یا سکینه نور خورشید ولا 
جلوۀ زهرایی کرببلا 

حامی اسلام و مذهب السلام 
بهترین شاگرد زینب السلام 

ثانیِ خیر النساء و بوتراب 
در خطابه، در طریقت، در حجاب 

گوهر نایاب جان ما فدات 
کوثر ارباب جان ما فدات 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
*** 

ای گل یاس گلستان عمو 
نور چشمان عمو، جان عمو 

فضل و ایثار و شرف پابست تو 
پرچم حجب و حیا در دست تو 

کعبه‌ای، رکنی، مقامی، زمزمی 
مثل عمه آفتاب عالمی 

نام تو ذکر ملائک دم به دم 
ریگی از صحرای اوصافت کرم 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
*** 

مدح تو لبریز عطر و بوی سیب 
ای کلامت برتر صدها ادیب 

من کی‌ام عبد قدیم عشق تو 
دیده‌ام خاک حریم عشق تو 

در گنه شهره شدم در عالمین 
اِشفَعی لی، حضرت ِ بنتُ الحسین 

ای که از اهل ستم رنجیده 
چه مصیبت ها به عمرت دیده ای 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
*** 

ای وجودت اعتبار کربلا 
یادگار ماندگار کربلا 

روز عاشورا چه غوغا کرده ای 
عشق را زیبا تو معنا کرده ای 

ای فروغت رونق هر انجمن 
از کدامین داغ تو گویم سخن 

نیزه و شمشیر و شمر و قتلگاه 
تازیانه، دود، آتش، اشک، آه 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
*** 

یا بگویم با دو چشم خونفشان 
از سفر با جمعی از نامحرمان 

نیست غمهای تو را محدوده ای 
تو خودت ام‌ُّ المصائب بوده ای 

روز عاشورا دلت پر داغ بود 
چون پدر رو جانب میدان نمود 

آتش غم شد ز قلبت شعله ور 
جمله ای گفتی تو با چشمان تر 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
*** 

جمله ات مسروری از دل دور کرد 
رزق اشک عالمی را جور کرد 

گفته ای مرثیه گونه با ملال 
ذوالجناحا از تو دارم یک سؤال 

آب دادند آن شه لب تشنه را 
یا که عطشان شد ذبیحاً بالقفا 

گرچه رزقش تیر و تیغ و دشنه بود 
موقع رفتن به میدان تشنه بود 

(یاحسین و یاحسین و یاحسین)2 
***

نظرات