طنین، افتاده، توو عرشِ، خوده خدا

[ سید محمد رضا حسینی ]
طنین، افتاده، توو عرشِ، خوده خدا
خبر، پیچیده، توو گوش، فرشته‌ها

خبر از خونه‌ی حیدر اومده
جبرئیل پر زده؛ با سر اومده
گل میارن درِ خونه‌ی علی
عمه جانِ علی اکبر اومده

این دلبر حسینه / تاج سره حسینه ۲
این دلبر و تاج سر و / دلداده و هم سنگر و / این خواهر حسینه

عمه جانم یا زینب ۳

خدا، دسته گل، داد امشب، به فاطمه
حسين، خوشحاله، امشب بيشتر از همه

شده زينب همه دنيای حسين
داره ميخنده رو دستای حسين
داره ميگه از همين اول كار
اومده تا بمونه پای حسين

خيره شده به يارش / برده دل و قرارش ۲
اين حرف خود حيدره / اربابمون هر جا بره / زينب باشه كنارش

عمه جانم یا زینب ۳

خبر، پيچيده، كه بابا، شده علی
جمال زينب، رفته به، خود علی

دختر فاطمه دلبر علی
اومده گل زده به سر علی
اولين دختر فاطمه شده
زينب آيينه‌ی كوثر علی

اين دختر يه شيره / فرمانده و اميره ۲
نور چشِ پيغمبره / از خون خود حيدره / مثل علی دليره

عمه جانم یا زینب ۳

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات