روضه ميخوني، امشب تنها شال عزاتو، ديدم آقا ناله زدم با، چشم گريون آجرك الله يابن الزهرا(س) پدرت گوشهی بستر تو جووني شده پرپر شبيه مادر سينه ميزنم، شب شهادت صاحبِ عزا، سرِت سلامت ********** وايِ من از اين، غمهاي تو خون به دلم از، اشكاي تو بس كه غريب بود، حتي خونش تحت نظر بود، باباي تو سامرا دل پريشونه شده قبرش غريبونه ميون خونه بين بسترش، دور از مدينه دست و پا ميزد، با زَهر كينه سينه ميزنم، شب شهادت صاحبِ عزا، سرِت سلامت ************ آب ميرسوني، مثل سقا تو به لباي، خشك بابا حرف عطش شد، يادِت افتاد طفل رباب و، موج دريا ديدي ميلزه هِي دستاش ظرف آب ميخوره به لبهاش غمه تو چشماش ديگه نديدي، لباي خوني نه بزم مِي رو، نه خيزروني سينه ميزنم، شب شهادت صاحبِ عزا، سرِت سلامت **********