دل پریشان که از بابم نمی آید صدا

5407
158
دل پریشانم که از بابم نمی‌آید صدا
عمه، بابایم کجاست؟ عمه، بابایم کجاست؟

من نمی‌خواهم جدا گردم ز دشتِ کربلا
عمه، بابایم کجاست؟ عمه، بابایم کجاست؟

عمه می سوزد دلم بابم چرا نامد ز جنگ؟
گر بیاید گیرمش اندر بغل من تنگِ تنگ

شو برون از خیمه بین بابم چرا کرده درنگ؟
ذکر لا حُول وَلا الله از او نمی آید چرا؟
عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

گر نموده تشنگی، قلبِ مرا عمه کباب
من نمی‌خواهم، در این دشتِ بلا، یک قطره آب

جای آب و جای نان عمه به من فرما جواب
ده به من یک پاسخی عمه تو از بهرِ خدا

عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

عمه دیدارِ پدر، آب حیاتم می‌دهد
چهره‌ی نورانیَش، از غم نجاتم می‌دهد

جای عمویم پدر، آب فراتم می‌دهد
گر بیاید می‌کند سیراب طفلان تو را

شیهه‌ی اسب پدر ای عمه می‌آید به گوش
شوق دیدار پدر برد از سر من عقل و هوش

این صدا می‌افکنَد در خیمه‌ها جوش و خروش
کامد از میدان سلامت باده‌ی خیرالنسا

عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

بر زمین ای ذوالجناح سُم را چه این سان می‌زنی؟
پای خود را بر زمین نالان و گریان می‌زنی

با غمت زخمی فزون بر قلبِ طفلان می‌زنی
در حرم از شیهه‌ات چه محشر کبری به پا

عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

ذوالجناح برگو چرا زینت چنین شد واژگون؟
گو چرا ای با وفا یال تو گشته پر ز خون؟

چون کنم باور که از تو بابِ من گشته نگون
گو که اینک ذوالجناح، بابِ من افتاده کجا؟

ذوالجناح ای مهربان اسبِ وفادارِ پدر
گو شنیدی در دمِ آخر، تو گفتار پدر؟

بوسه باران می کنم یادِ پدر یادِ تو را
عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

ای خدا بابا چرا بر خاک‌ها افتاده است؟
کی به حلقش از جفا شمشیرِ کین، بنهاده است؟

آب آیا در دمِ آخر ورا کف داده است؟
یا که شد کشته لبِ عطشان ز جورِ اشقیا؟

عمه بابایم کجاست؟ عمه بابایم کجاست؟

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش