در عزایت ای گل خیر النساء(س) حضرت سلطان شده صاحب عزا حبّ تو آغشته با آب و گِلم نام زیبای تقی ذکر دلم گشته جاری اشک غم از دیده ها در عزایت یا جواد ابنُ الرّضا عشق رویت در سرشت عاشقان کاظمین تو بهشت عاشقان نذر وادیِ غمت جان و تنم سائلِ بابُ المرادِ تو منم حجت اللّهی و رکنِ عدل و داد یا جواد و یاد جواد و یا جواد ای فدای روضه ی جانسوز تو آهِ جانسوز شرر افروز تو در میان حجره ای در بسته ای تشنه و بی جان و دل شکسته ای زهر کینه شعله بر جانت زده عالم از سوز دلت آتشکده ای به قربانِ تو و سوزِ دلت همدمت گردیده آقا قاتلت ای به قربان طنینِ یا ربت فاطمه (س)یا فاطمه(س)ذکر لبت روضه ات سوزی به سینه می دهد اَشهدت بوی مدینه می دهد نور هر قلبی ز خورشید ولاست کاظمینت بهر ما چون کربلاست شد عطش غالب به جسم و جان تو یا حسین،ذکرِ لبِ عطشان تو حجره ات گردیده وادیِ بلا زنده داغ شهید کربلا او که لب تشنه به گودالِ شرف داده جان بهر رسیدن بر هدف او که غرق نیزه و شمشیر بود نعره های قاتلش،تکبیر بود او که پیش چشم زینب،خواهرش جلوه گر شد بر سرِ نیزه ، سرش