جوادم و عزیز مرتضایم، نور دو چشم حضرت رضایم

جوادم و عزیز مرتضایم، نور دو چشم حضرت رضایم

[ امیرعباسی ]
جوادم و عزیز مرتضایم  
نور دو چشم حضرت رضایم 

کشته از کین شدم 
فدای دین شدم 

ارض و سماء گرید برایم 
خیر النساء گرید برایم 

واویلا واویلا واویلا... 
از شرر و آتشِ زهر جفا 

 زدم درونِ حجره ای دست و پا 
کنیزان صف زدند 

برغمم کف زدند 
تا به فلک سوز غم من 

ذیحجه شد محرم من 
واویلا واویلا واویلا... 

گر چه شدم ز کینه زار و مضطر 
دیگر نشد جدا سرم ز پیکر 

نوحهی عالمین 
یا حسین یا حسین 

با جدّ مظلومم چه ها شد 
سرش بریده از قفا شد 

واویلا واویلا واویلا...

نظرات