با امضای خیرُالنّساء

[ عبدالله باقری ]
با امضای خیرُالنّساء                هر وقت میرم تا کربلا
از تو چه پنهون/دل تنگ میشم من/برای مشهدِ امام رضا
باید برا دلتنگیام               تا کاظمین حتماً بیام
همه میدونن/داره حریمت/ صفای مشهدِ امام رضا

نفس که میکِشم انگار
هوای صحنت، هوای گوهرشاده
توو صحن تو بی‌اختیار
چشام در پیِ، پنجره‌ی فولاده 2

خادمات همون خادمان   رنگ و بو همون رنگ و بو
زائرات همون زائر و                   گفتگو همون گفتگو

"یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر آه" 4

توئی امیر بن امیر                        منم فقیر بن فقیر
چی میشه از لطف/ بازم نگاهی/ به احتیاجِ بی حدم کنی
توئی تو والا مدارج                      حضرت باب الحوائج
هیچ وقت ندیدم/ که دست خالی/از درِ این خونه ردم کنی

تو زندگیم هر جا افتاد
گره به کارم، غصه ی من و خوردی
کرامت و بذل و امداد
همون ارثِ که، از امام حسن بردی 2

تا شکوه دریا توئی    دوست دارم که ساحل باشم
تا کریم شمایی میخوام          تا ابد یه سائل باشم

"یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر آه" 4

آوازه‌ی این آب و خاک        پیچیده تو عرش و افلاک
برا کشورِ/ موسی بن جعفر/ مردم محاله که کم بذارن
لطفت به ما بوده معلوم    ممنون که تو این مرز و بوم
حتّی میون / دهاتامونم / نوادگانِ تو حرم دارن

هر جا که باشه حرف تو
ذکر ملیحت، محوّلُ الاحواله
وقتی میخوام در وصف تو
مدحی بیارم، زبون قلم لاله 2

چی بگه کسی که نوری            داره مثل نور فانوس
وقتی توی آسمونت   میدرخشه"شمسُ الشُّموس"

"یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر آه" 4

منبع:موسسه ادبیات آیینی بی‌پلاک

نظرات