چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
1701
10
- ذاکر: میثم مطیعی
- سبک: شعر روضه
- موضوع: شب و روز عاشورا
- مناسبت: شب دهم محرم
- سال: 1399
چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته میبیند
مگر باران خون میبارد از عرش خدا فردا
برادر دل گواهی میدهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است قرآنها چرا فردا؟..
همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین شش ماههات بیتاب در گهواره میگرید
علی از تشنگی جان میدهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که میافتند زیر دست و پا فردا
برادر وقت جانافشانی عباس نزدیک است
قیامت میشود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر خوب میخواهم ببینم روی ماهت را
که میترسم دگر نشناسمت بر نیزهها فردا
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو میمانم
تمام هستی من! میروی بی من کجا فردا؟
شاعر: از میلاد عرفانپور
***
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته میبیند
مگر باران خون میبارد از عرش خدا فردا
برادر دل گواهی میدهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است قرآنها چرا فردا؟..
همه در جامه احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین شش ماههات بیتاب در گهواره میگرید
علی از تشنگی جان میدهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که میافتند زیر دست و پا فردا
برادر وقت جانافشانی عباس نزدیک است
قیامت میشود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر خوب میخواهم ببینم روی ماهت را
که میترسم دگر نشناسمت بر نیزهها فردا
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو میمانم
تمام هستی من! میروی بی من کجا فردا؟
شاعر: از میلاد عرفانپور
***
نظرات
نظری وجود ندارد !