داداش نذار ببینن که تنهام
1345
1
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: شعر روضه
- موضوع: طفلان حضرت زينب عليهم السلام
- مناسبت: شب چهارم محرم
- سال: 1399
داداش نذار ببینن که تنهام
مَردم همه میخندن به اشکام
داداش نذار ببینن دست بسته
زیر بارون سنگم توی شام
داداش برات بمیرن نبینن اینا که من اسیرم
داداش تو اوج عذاب منو نبینن تو بزم شراب
حسین بمیرم برات
****
بازم منو غریبی ای دنیا
بازم منو خجالت واویلا
آخه چطور باید این دو تا رو
سمت حرم بیارم دست تنها
ای وای از پا نشستم دو تا امانت مونده رو دستم
ای وای ای داد بی داد مادرشون کو چرا نمیاد
ای وای کجایی زینب
****
گفتم این دو تا لااقل میمونن
از تو شمر و سنانو میرونن
اما دست گلای تو حالا
زیر پاها میون میدونن
ای وای ندیدی خواهر پیکر عُونت شد مثل اکبر
ای وای وقتی محمد رو خاکا افتاد تو رو صدا زد
ای وای کجایی زینب
***
mohjat_net
مَردم همه میخندن به اشکام
داداش نذار ببینن دست بسته
زیر بارون سنگم توی شام
داداش برات بمیرن نبینن اینا که من اسیرم
داداش تو اوج عذاب منو نبینن تو بزم شراب
حسین بمیرم برات
****
بازم منو غریبی ای دنیا
بازم منو خجالت واویلا
آخه چطور باید این دو تا رو
سمت حرم بیارم دست تنها
ای وای از پا نشستم دو تا امانت مونده رو دستم
ای وای ای داد بی داد مادرشون کو چرا نمیاد
ای وای کجایی زینب
****
گفتم این دو تا لااقل میمونن
از تو شمر و سنانو میرونن
اما دست گلای تو حالا
زیر پاها میون میدونن
ای وای ندیدی خواهر پیکر عُونت شد مثل اکبر
ای وای وقتی محمد رو خاکا افتاد تو رو صدا زد
ای وای کجایی زینب
***
mohjat_net
نظرات
نظری وجود ندارد !