حنیف طاهری

تموم غصه هاش از اون مجلس شرابه

1278
0
تموم غصه هاش از اون مجلس شرابه
با خاطرات امروز نمیتونه بخوابه
چشاش خون و لباش زخمه
از سوز غم صداش زخمه
همه گونش کبودی و
کنار ابروهاش زخمه
این زخما شفا نداره آخ یتیمی دوا نداره
بی پناه و غریب و تنهاست دختری که بابا نداره
****
درداش یکی دو تا نیست
داره میسوزه چشماش
فقط خدا میدونه چه دردی داره پاهاش
میخواد پاشه نمیتونه
صداش از گریه لرزونه
یه جوری خورده سیلی که
پره خونِ روی گونه
نفسش بند میاد و میره از غریبیش گریم میگیره
تا لب بابا رو میبینه قلبش آب میشه و میمیره
mohjat_net

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش