این قبر غریب هم در این گوشه شام

این قبر غریب هم در این گوشه شام
یا رب به چه قرب حق گرفته است مقام
او کودک خردی از حسین ابن علیست
دردانه رقیه دخت آن شاه ولیست
مرواری گنجینه آل اللهیست
کز ماه حریم حرمتش تا ماهیست
دُریست یتیم از صدف آل رسول
دردانه یکدانه زهرای بتول
او نقطه حساس عزاداران است
اشکی که به این رثا رسد باران است
در منبر اسلام کزو نام برند
نامی هم از این خرابه شام برند
بر نیزه سر بریده شاه شهید
تا دید روان پاکش از تن بپرید
امروز همان خرابه شام ببین
با این همه شوکت و شکوه و تمکین
شاهان به شکستگی بیایند آنجا
رخساره به خاک در بسایند آنجا
آنان که به مُلک خود وزیر و شاهند
آنجاست که حاجت از خدا می خواهند
اما عجبا که خود به پا تخت یزید
خشتی ندهد نشان از آن دیو پلید
آن قبر که امروز چراغ شهر شام است
با چشم خرد حقیقت اسلام است
شاعر: استاد شهریار
mohjat_net