اگه حتی نفس ممنوع باشه

اگه حتی نفس ممنوع باشه
اگه از آسمون سنگم بباره
دل دیوونه جز این خونه اینجا
کجا باید بره جایی نداره
بغیر از عشق تو چیزی نمیخوام
خدا عشق تو رو از ما نگیره
اگه عاشق میخواد مرگو ببینه
چه بهتر که توی روضه بمیره
تو اولین عشقی تو آخرین راهی
محرم ارباب تو بهترین ماهی
ما دریاییمو دلتنگیم ارباب
غم دنیا یه قطره از غم ماست
برامون کافیه دنیا بفهمه
لباس مشکی ما پرچم ماست
میدونم خاک پای سینه زن هات
عزیز مثل خاک تربت تو
چه بدبخته جهانی که نفهمه
بهشت رو زمینه هیئت تو
***
در منظر چشمان دل نازک ترین ها
یعنی به پیش دیده محمل نشین ها
دِرهم عطا کردی و مُلک خود خریدی
از مستأجر های خودت در این زمین ها
یعنی بدان زینب که این پایان خط است
چون وعده ما با خدا بین دو شط است
مانند باران تا که شُرشُر میزنی تو
بر شیشه قلبم تلنگر میزنی تو
حس میکنم که چادرم در دست باد است
در این زمین وقتی که چادر میزنی تو
یعنی بدان زینب که این پایان خط است
چون وعده ما با خدا بین دو شط است
در خواب دیدم معجرم روی تن توست
در دست من یک تکه از پیراهن توست
بشکند پایت شکست آیینه اش
پیش من این سان مشین بر سینه اش
mohjat_net